99/9/19
پایگاه جهاد دانشگاهی
دانش روان شناسی رابطه مستقیمی با دین دارد. به همین سبب بنیان گذاران این دانش، همواره به بررسی مساله دین و تاثیر آن در روان انسان پرداخته اند. از آن جمله، می توان از کارل گوستاو یونگ (75-1961م) روان شناس سویسی و پایه گذار روان شناسی تحلیلی نام برد، که تحقیقات گسترده ای در حوزه دین شناسی انجام داده است. او بر خلاف برخی از روان شناسان که منشاء دین را امور غیرمعرفتی مانند عقده های روانی، ترس یا فقر می دانستند، با طرح نظریه کهن الگوهای ناهشیار جمعی، سعی کرد راهی نوین در معرفت بشری به سوی دین و دینداری ارائه کند. هدف از این مقاله آن است که به روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه های او را پیرامون دین و دینداری کندوکاو نماید. در همین راستا، ابتدا ضمن آشنایی اجمالی با یونگ و روان شناسی تحلیلی او، اندیشه های او را حول مسائلی از قبیل تعریف دین، منشاء دین، پیامدهای دینداری و تصور خداوند بررسی کرده ایم و در ادامه به نقد و بررسی آن ها پرداخته ایم. حاصل این نقد و بررسی نشان می دهد، با وجود این که روش شناسی و دیدگاه پوزیتیویستی یونگ به دین مورد انتقادهای شدیدی قرار گرفته است، اما در مجموع او نگاه مثبتی به دین داشته و همواره مدافع آن بوده است
99/9/12
منبع:سایتhttp://dinpajoohi.persiangig.com/document/Froid.htm
از نظر فروید شباهت زیادی میان فعالیت مردم دیندار و رفتارهای بیماران روان رنجور وجود دارد. هر دو دسته تاکید دارند کارها را به صورت الگووار و آیینی انجام دهند و در هردو آیینها با سرکوبی غرایز اساسی همراه است. در رنجوری با سرکوبی غریزه جنسی و در دینداری با سرکوبی غریزه خود یا خودخواهی.
نقدهای فروید بر دین:
حقیقت این است که مردمان در گروه ها، جوامع و اجتماعات گوناگون می کوشند اندیشه ای را به عنوان خدا پرورش دهند و این اندیشه را حاکم بر حیات جمعی خود کنند. این روح جمعی یا این توهم اجتماعی باعث می شود که بشر در زندگی خود احساس امنیت کند و امیال و خواسته های درونی خود را فرا فکنی نماید. پس اساس دین، نوعی توهم برای گریز از نیروهای قهار و غلبه کننده بر انسان است.
از نظر فروید تفکر انتقادی و تحلیلی خرد جمعی بشر که منجر به تمدن سازی و حرکت جوامع به سوی پیشرفت و تمدن آفرینی می شود، با ابزار دین عقیم خواهد شد و این مایه قدرت و توانایی بشر از کار خواهد افتاد و جای آن را اندیشه های دینی خواهد گرفت که در اساس با پیشرفت و تمدن سازی تناسبی ندارد.
دین باعث می شود اخلاق پایه های سست و متزلی پیدا کند. از نظر فروید، اگر اخلاق را بر بنیاد دین و دینداری قرار دهیم، به جهت این که دین همواره امری است مواجه شونده با شکاکیت و نیز امری است که در طی تاریخ تکامل بشری کمرنگ و بی رنگ می شود، اخلاق را هم کمرنگ و بی رنگ و متزل کرده ایم.
گرچه خود فروید دیدگاهی کاملا منفی راجع به رفتار دینی داشت، ولی سایر رهبران روانکاوی و حتی مکاتب روانشناسی معاصر مایلند دیدگاه او را به دیدگاه های همدلانه تر خود درباره دین وفق دهند. شاخص ترین شخصیت این سنت یعنی کارل یانگ، دین را مجموعه ای پیچیده از تصورات و ایده ها می داند که مجموعا به نوع انسان تعلق دارد و در اسطوره، فرهنگ، ادبیات و فلسفه تجلی می کند. نه به عنوان روان رنجوری بلکه بعنوان بیان سالم انسانیت ژرف و صحیح.
یک ابزار محبوب آزمایشگاهی برای بررسی همکاری، بازی کالای عمومی است که به طور گسترده در طول نیم قرن گذشته با پیشتر، استفاده شده و به فهرست قابل توجهی از عوامل تقویت کننده رفتار مشارکت (تعاون) دست یافته است. تعدادی از مطالعات، این بازی را به منظور منظور بررسی ارتباط میان مذهب و مشارکت استفاده کرده اند. در ادامه برخی از مهم ترین این پژوهش ها معرفی می شوند.
در ابتدا پژوهش های دین و رفتار اقتصادی، متغیرهایی مانند هویت مذهبی و شاخص های خود اظهاری مانند دفعات شرکت در مراسم مذهبی را به عنوان اندازه گیرنده مفهوم دین در تحقیقاتشان وارد می کردند. اندرسون و ملور (۲۰۰۹) یک آزمایش کالای عمومی با شرکت کنندگان آمریکایی (گروه سنی ۵۰ + سال در گروههای ۸ نفره و با تکرار ۱۰ مرتبه ای) انجام دادند. آنها دریافتند که متوسط سهم مشارکت در طول تکرارها توسط بازیکنان پروتستان (۵۲ درصد از دارایی شان)، کاتولیک (۴۰ درصد)، دیگران (۳۰ درصد) و افراد بدون وابستگی مذهبی (۵۱ درصد) بوده و از لحاظ آماری بی معنا است. به همین ترتیب، مشارکت ها بین افراد با میزان متفاوتی از شاخص دینداری با هم تفاوت چندانی نداشت (کسانی که در ماه گذشته در مراسم مذهبی حضور نداشتند ۵۲ درصد، یک بار ۴۵ درصد، ۲ تا ۳ بار ۵۰ درصد، چهار بار ۴۳ درصد و بیشتر ۵۷ درصد از دارایی اولیه خود را صرف کالای عمومی کردند) تنها مشارکت متوسط گروه آخر به طور قابل توجهی با دیگر شرکت کنندگان متفاوت بود. از سوی دیگر، به نظر می رسد پروتستانها (و نه کاتولیک و یا دیگر مذهب ها) در مقایسه غیر مذهبی ها قادر به حفظ همکاری در ادوار بازی هستند. اندرسون، ملور و میلیو (۲۰۱۰) آزمایش مشابهی در جامعه دانشجویان انجام انجام دادند و دوباره هیچ یک از متغیرها به طور معنادار میزان مشارکت ها را توضیح ندادند. آنها اثری منفی اما کوچک از هر نوع وابستگی مذهبی در مقایسه با افراد غیر مذهبی مشاهده کردند. ضرایب، برای فرقه های متفاوت علائم مختلف دارند؛ اما هیچ کدام معنادار نیست. متغیر سطوح مختلف حضور فیزیکی ماهیانه در مراسم دینی (هیچ، کم و زیاد) به صورت جداگانه معناداری نیست؛ اما افراد با حضور بالا نسبت به افراد با حضور کم، مشارکت بیشتری کردند. به طور کلی، آنها اثر کوچکی از متغیرهای مذهبی بر مشارکت های عمومی را مشاهده کردند.
نتایج تحقیق احمد (۲۰۰۹) نشان داد که بازی های بدون تکرار اجازه تحلیل های تعادل و شاخص های ریز تری از مشارکت مانند مشارکت شرطی را از پژوهشگر می گیرد و پس از آن در عموم تحقیقات سعی شد تا از بازی های با تکرار بیشتر استفاده شود. احمد و سالاس (۲۰۰۹) با استفاده از بازی های مشابه با پارامترهای یکسان به مطالعه گروه بین المللی از دانشجویان پرداختند که مذهبی بودن یا نبودن را خودشان در سؤالی با دو پاسخ مشخص کردند. آنها نشان دادند که مشارکت دینداران هندی (۴۷ درصد از کل دارایی)، مکزیکی (۶۳ درصد) و سوئدی (۶۶ درصد) با دسته غیر مذهبی هموطنان خود (۵۵، ۶۱، ۵۷ درصد) به لحاظ آماری برابرند. همچنین این تفاوت جهات مختلفی بین سه کشور دارد. غیر مذهبی های هندی نسبت به مذهبی های هم وطن
خود سهم بیشتری از دارایی شان را برای کالای عمومی پرداختند؛ اما برعکس، مذهبی های سوئدی و مکزیکی نسبتا بیشتر نسبت به هموطنان غیر مذهبی خود پرداختند. با این حال، بین کشورها، میزان مشارکت به صورت معناداری متفاوت است. باز هم، به نظر می رسد دیگر متغیرهای جمعیتی آثار قوی تری نسبت به تعلق مذهبی دارند.
از طریق لینک زیر میتونید این مقاله رو در سایت ensani.ir بررسی کنید
http://ensani.ir/fa/article/download/343711
دین و زیست شناسی: رابطه ای پردردسر نقل قول های بالا که زیست شناسی را به دین ربط میدهند طیف گسترده ای از احتمالات را در بر میگیرند. لیکن نقطه اشتراک آنها را هرن (۱۹۶۸) به خوبی بیان کرده است: شاید در هیچ عرصه دیگری جز زیست شناسی رویارویی میان مسیحیت و علم تا بدین حد موجب سوء تفاهم نبوده و چنین زخمهای عمیقی بر جای ننهاده است» (ص ۱۹۹).
درد سرهای تکامل اگر اصلا محل نزاعی میان روانشناسی و دین وجود داشته باشد، همان نظریه تکامل است. در ۱۸۵۹، که داروین اصل انواع خود را منتشر کرد، دین گرایان محافظه کار بی درنگ به او حمله ور شدند. بحث مشهور
تامس هاکسلی با اسقف ساموئل ویلبر فورس (معروف به سام صابونی») نقل مجالس شد، و کمتر کسی تردید داشت که برنده این جنگ لفظی هاکسلی است، که به سگ درنده داروین، معروف شده بود (اروین، ۱۹۵۵). علم و نظریه تکامل برنده جنگ بودند، و بسی زود بسیاری از مسیحیان تکامل را در چارچوبی مسیحی جای دادند (فیسک، ۱۸۸۳؛ هیمل فارب، ۱۹۶۲؛ کندی، ۱۹۵۷: مکاش، ۱۸۹۰). لیکن جدال هنوز هم ادامه دارد . چنان که در محاکمه جان اسکوپس در سال های ۱۹۲۰ دیده شد که کشمکشی تازه تر بود بر سر خلقت گرایی، و اعلم آفرینش، و اینک در بحث بر سر اطرح هوشمندانه ، دیده میشود.
خلقت گرایی، عقیدۂ دینی بنیادگرایی است که داستان خلقت جهان و حیات را چنان که در سفر پیدایش آمده است موبه مو قبول دارد و تأیید می کند، و منکر هر نوع تکاملی است (کارتر، ۲۰۰۰). علم آفرینش، رویکردی تازه تر است، که طرفدارانش می خواهند اندیشه علمی را با خلقت گرایی آشتی دهند. آنان در این کار شاید انگیزهای دوگانه دارند: (۱) خلقت گرایی را از اعتبار مادی و عقلانی علم برخوردار کنند، و (۲) اندیشه های علمی را به ایمان محافظه کارانه خلقت گرایان راه دهند (گیلبرت، ۱۹۹۷ ویلکاکس، ۱۹۹۶). بدین ترتیب علم با گزارش خلقت در سفر پیدایش هماهنگی می یابد. لیکن، مقدمات، تفسیرها، و نتایج علم آفرینش با نظریه، روشها، و یافته های علمی مرسوم تفاوت عمده ای دارد (گولد،
۱۹۹۹ ، ۱۹۹۷ ). در سال های اخیر کوشش دیگری برای ادغام علم و مفهوم مذهبی خلقت در قالب اندیشه طرح هوشمندانه، پدیدار شده است. این نظریه، که پرورده دانشمندان فرهیخته و از نظر مذهبی سنتیاست، تکامل را به شکلی معتدل قبول دارد، و اساسا مدعی است که بسیاری از حقایق مشهود طبیعت با نظریه تکامل قابل تبیین نیست و نیازمند دخالت آفریننده است. چنان که ساعت را ساعت ساز می سازد، بسیاری از پدیده های زیست شناختی و زیست شیمیایی را، بنا بر ادعای این نظریه، فقط می توان ناشی از دخالت خدا، یا آفریننده، دانست (به، ۱۹۹۶). این استدلال قیاسی در باب اساس طرح هوشمندانه احتمالا مهم ترین نقطه ضعف این نظریه هم هست (اشریو، ۱۹۹۶)
این تحولات گویای تقابل پیچیده و گاه ناخوشایندی است که میان عقاید مذهبی سنتی و نظریه هایی وجود دارد که در علم زیست شناسی مطرح می شود. این همه، خواه تلاشی باشد برای حذف تکامل از دین (خلقت گرایی) و خواه کوششی برای ادغام این دو (طرح هوشمندانه)، در این تردیدی نیست که مؤمنان باید با زیست شناسی نوین از در آشتی در آیند. در این فصل شیوه های مختلفی را مطرح می کنیم که مبین تقابل میان دین و علم زیست شناسی است، و طیفی از نظریه های علمی را بررسی می کنیم که برای پی بردن به نقش ها و کارکردهای مختلف دین طراحی شده اند.
تاثیرات دین و روانشناسی دین در اروپا
یورونیوز
ساعت12:46
99/8/
بر اساس این تحقیق اکثر افراد مسیحی در کشورهای اروپای غربی ، خود را مقید به احکام واجبات مذهبی نمیدانند با این حال بر هویت مسیحی خود اصرار میورزند.
در نتایج منتشر شده، ۱۰ نکته قابل توجه است.
یک- سکولاریسم در اروپای غربی رو به گسترش است اما مردم این کشورها هنوز هویت دینی خود را حفظ کرده و خود را مسیحی میدانند. با این که تعداد زیادی از افراد در کشورهای اروپای غربی خود را مذهبی نمیدانند در جواب این سوال که دین شما چیست؟»، با وجود داشتن گزینههای متفاوت گزینه مسیحی» را انتخاب کردند. به عنوان نمونه ۷۱٪ افراد در آلمان و ۶۴٪ در فرانسه خود را مسیحی» میدانند.
دو- با اینکه تعداد زیادی در این منطقه خود را مسیحی میدانند اما به طور مرتب به کلیسا نمیروند. در تمام کشورهای اروپای غربی به جز ایتالیا، تعداد مسیحیانی که تنها چند بار در سال به کلیسا میروند در مقایسه با مسیحیانی که هر هفته یا هر ماه به کلیسا میروند بسیار بیشتر است. به عنوان مثال در بریتانیا ۵۵٪ افراد در سال تنها چند بار به کلیسا میروند در مقایسه با تنها ۱۸٪ افراد که به طور مرتب، یک بار در هفته یا در ماه، به کلیسا میروند.
سه- مسیحیان کشورهای اروپای غربی شامل مسیحیان غیرمذهبی به قدرتی فوق بشری باور دارند. با اینحال مسیحیان غیرمذهبی میگویند به خدایی که در انجیل توصیف شده است» اعتقادی ندارند. در مقابل، مسیحیانی که به طور مرتب در مراسم کلیسا حاضر میشوند، به خدای انجیل» معتقدند. افرادی که به مذهب اعتقادی ندارند به خدا، عرفان یا قدرتی بالاتر از قدرت بشر نیز اعتقادی ندارند. احتمال این که مسیحیان غیرمذهبی به مفاهیمی چون داشتن روح و وصل بودن به نیرویی عرفانی جذب شوند بیش از افراد دینناباور است.
چهار- اکثریت شهروندان کشورهای اروپای غربی میگویند حاضر به پذیرش مسلمانان به عنوان عضوی از خانواده یا در همسایگیشان هستند. با اینحال شهروندان این کشورها مطمئن نیستند که آیا اسلام میتواند با ارزشها یا فرهنگهای ملیشان سازگار باشد. اکثریت با اعمال محدودیت برای پوشش ن مسلمان موافق هستند. علاوه بر این، شهروندان کشورهای اروپای غربی معتقدند که برای داشتن احساس تعلق و هویت ملی یا باید در این کشور متولد شده باشند و یا اجدادی اهل این کشورها داشته باشند.
پنج- احساسات منفی نسبت به مهاجران و اقلیتهای مذهبی در افرادی که خود را مسیحی میدانند، مشهودتر است. مسیحیان به میزان بسیار بیشتری نسبت به افراد غیرمذهبی میگویند اسلام اساسا با ارزش و فرهنگ کشور ما ناسازگار است.» به عنوان مثال در آلمان ۵۵٪ مسیحیان کلیسارو میگویند اسلام با فرهنگ آلمانی سازگاری ندارد، اما از آن سو ۳۲٪ افراد غیرمذهبی چنین عقیدهای دارند. در همین راستا، افراد مسیحی معتقدند که فرهنگشان برتر از فرهنگهای دیگر است و موافق کاهش میزان پذیرش مهاجر به کشورشان هستند.
شش- علاوه بر هویت مذهبی، عواملی چون سطح تحصیلات، عقاید ی و داشتن آشنایی شخصی با مسلمانان بر روی مواضع ضد مهاجرتی، ضد اقلیت مذهبی و میزان ملیگرایی افراد تاثیر میگذارد. احتمال عدم پذیرش مسلمانان یا یهودیان به عنوان عضوی از خانواده در میان شهروندان کشورهای اروپای غربی که دارای تحصیلات دانشگاهی هستند، بسیار کمتر است. شهروندانی که دارای عقاید ی مایل به راست هستند بیشتر از افراد دارای عقاید چپی معتقدند که برای داشتن تعلق واقعی به کشورشان و همینطور هویت ملی باید در آن کشور متولد شده باشند.
هفت- در اروپای امروز نگرش نسبت به یهودیان و نگرش نسبت به مسلمان با یکدیگر همبستگی دارند. گرچه بسیاری از مباحث مطرح در سطح جامعه مربوط به چندفرهنگی بودن بر اسلام و مسلمانان تمرکز دارد اما همان مواضع در مورد یهودیان نیز صدق میکند. آن دسته از افراد که حاضر به قبول کردن عضوی مسلمان در خانواده خود نیستند، همان احساس را نسبت به یهودیان دارند. این دسته از افراد معمولا دو تصور نسبت به مسلمانان و یهودیان دارند؛ مسلمانان همیشه میخواهند احکام دین خود را به دیگران تحمیل کنند» و یهودیان همیشه به دنبال منافع خود هستند و نه منافع کشوری که در آن زندگی میکنند».
هشت- اکثریت شهروندان کشورهای اروپای غربی با ازدواج همجنسگرایان و داشتن حق سقط جنین موافق هستند. اما احتمال داشتن چنین مواضعی برای مسیحیان کلیسارو کمتر است. با این حال در کشورهای بلژیک، دانمارک، فرانسه، سوئد، سوئیس و بریتانیا مسیحیان مذهبی با داشتن حق ازدواج برای همجنسگرایان و حق سقط جنین قانونی برای ن موافق هستند.
نه- دیدگاه غالب در کشورهای اروپای غربی بر این است که دین باید از ت جدا باشد. به عنوان مثال در سوئد، ۸۰٪ و در بلژیک ۷۲٪ معتقد به جدایی دین از ت هستند. با این حال، اقلیتهای قابل توجهی در چندین کشور؛ ۳۸٪ در بریتانیا و ۴۵٪ در سوئیس، معتقدند تهای دولتی باید از ارزشها و باورهای مذهبی حمایت کند.
ده- در این تحقیق عقاید و رفتارهای مذهبی شهروندان کشورهای اروپای غربی با همتایان آمریکایی خود مقایسه شده است. میزان افرادی که در کشورهای اروپای غربی خود را معقتد به هیچ مذهبی نمیدانند با تعداد این افراد در آمریکا تقریبا برابر است. اما همتایان آمریکایی رفتارهای مذهبی بیشتری از خود نشان میدهند. با اینکه اعتقاد به سکولاریسم در دو سوی اقیانوس اطلس آشکار است اما احتمال اینکه شهروندان آمریکایی عبادت کنند و به خدا اعتقاد داشته باشند در مقایسه با همتایان اروپاییشان بیشتر است. همانطور که مسیحیان آمریکایی به مراتب مذهبیتر از مسیحیان اروپایی هستند. حتی میتوان گفت آمریکاییهایی که خود را مذهبی نمیدانند از مذهبیان اروپایی، اعتقادات مذهبی محکمتری دارند.
نقد و بررسی کتاب درآمدی بر رواشناسی دین
خبرگذاری فارس
ساعت 12:13
تاریخ 99/8/
به گزارش خبرگزاری فارس، حجت الاسلام مسعود آذربایجانی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سومین قسمت از برنامه چراغ مطالعه» به پرسش های کورش علیانی درباره کتاب درآمدی بر روانشناسی دین» پاسخ می دهد.
این کتاب به عنوان متن درسی برای دانشجویان رشته روانشناسی، الهیات و دینشناسی در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا توسط انتشارات سمت تهیه شده است.
فصل یک کتاب به تعریف روانشناسی دین، تاریخچه و روششناسی آن میپردازد. فصل دو، نظریههای سه روانشناس مشهور: ویلیام جیمز، فروید و یونگ را بررسی میکند.
به ابعاد دین و دینداری و کاویدن شرایط فهم دینداری و دیدگاههای مربوط به ابعاد دین در فصل سه پرداخته شده است.
فصل چهار، اشارهای مختصر به تاریخچه و روشهای اندازهگیری دینداری، مبانی نظری و مشکلات اندازهگیری دینداری دارد و فصل پنجم آثار دینداری در سطح فردی و اجتماعی و نیز هزینههای دینداری را بررسی میکند.
این برنامه امروز شنبه ساعت 21 از شبکه چهار سیما به روی آنتن می رود و بازپخش آن یکشنبه ساعت 17 و جمعه ساعت 9 صبح خواهد بود.
به گزارش خبرنگار آئین و اندیشه فارس، محمد محمدرضایی» استاد فلسفه در همایش ملی معرفت دینی» در سخنانی با عنوان آسیبشناسی رویکردهای مبین به دین» گفت: در 200 سال اخیر رویکردهای ناپدیدی به دین آمده است که از برخی از آنها استقبال شده، هر چند اشکالاتی هم به آنها وارد است. وی گفت: ورود نگرش حاکمان کلیسا به دین سبب به وجود آمدن عصر رنسانس شد. عصر رنسانس یک رویکرد جدید و نوین به دین داد و آنها راهی در مقابل برخوردها و مشکلات دوران قرون وسطی انتخاب کردند و همین خاطر و نقص و کاستی عجین بود. وی افزود: بعد از رنسانس، رویکردی به وجود آمد و آن شیفتگی به علوم غربی جدید بود و به دلیل موفقیت این علوم عدهای را به این واداشت که این شیوه را برای حل سایر مسائل به کار گیرند و در شکلدادن مفاهیم فلسفی دینی و مابعدالطبیبه نیز به کار ببرند و به همین دلیل روش تجربی روشی برای کشف مسائل دینی و فلسفی شد. محمدرضایی ادامه داد: طرفداران این روش گفتند که خارج از تجربه قلمروی برای شناخت نیست و این روش مکانیکی علوم تجربی تنها روش شناخت واقعیتها اس پس واقعیتها محدود شد. وی گفت: در این شیوه طبیعتگرایانه دین به مراحل ربانی (فاعل الهی)، مابعدالطبیبه (علتهای مابعدالطبیبه و نظری) و اثباتی (ممکن نبودن علل خارج از علل طبیعی) تقسیمبندی میشد و مراحل اثباتی را عالیترین مرحله تکامل عقل انسانی میدانند. وی با بیان اینکه روانشناسان تنها راه توجیه پدیدههای دینی را مسائل روانشناسی میدانستند، گفت: بر همین اساس فروید» مسائل ماوراءالطبیعه را براساس مسائل روانی توجیه و تدوین میکرد. فروید» راجعبه تصور خدا و مفهوم خدا که متدینان را عجین را نهاد انسان میداند قایل به حوزهای برای مسائل روانی نبود. محمدرضایی با بیان اینکه فروید خدا را ساخته و پرداخته ذهن انسان میداند، گفت: این نگاه تربیتگرایانه به دین ـ که اساس دین خدا است ـ نوعی تفکر فلسفی است که دانشمندان بدون توجه به مبانی چنین تبیینهای را انجام میدهند. اگر چنین تبیینی وجود داشته باشد باید یک تفکر ماتریالیستی پشت آن وجود داشته باشد. محمدرضایی در ادامه صحبتهایی خود نقدهایی بر دیدگاههای تجربی، جامعهشناختی و زیستشناختی به دین کرد و درباره رویکرد اخلاقی به دین گفت: این رویکرد از زمان کانت» آغاز شد. کانت تحت تأثیر گرایش علمی قرار گرفت و معتقد بود که ریاضیات و طبیعیات دو علم یقینی است که هیچ شک و شبهای در آن نیست و معتقد بود که باید این علوم را تبیین کرد. نویسنده کتاب الهیات فلسفی» ادامه داد: کانت به خاطر اعتقادات و پرورش های اخلاقی در خانواده، این را محدود به حوزه اخلاق کرد در حالی که این تنها یک بعد از ابعاد دینی است و نباید به دین به صورت تکبعدی نگریست. محمدرضایی در پایان سخنان خود گفت: در مورد رویکردهای تحلیلی نیز میتوان گفت که سیطره این رویکرد همان نگاه طبیعت گرایانه است. همایش ملی معرفت دینی صبح امروز با حضور و سخنرانی جمعی از اساتید فلسفه در سالن اجتماعات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آغاز شد و تا عصر فردا ادامه دارد.
امروزه رواشناسی مبحث بسیار مهمی است که در تمامی نقاط جهان بسیار با اهمیت و مورد توجه است. یکی از شاخه های مهم این علم، روانشناسی دین است که در ادامه این مطلب به آن نگاهی گذرا داشته ایم.
برگرفته شده از بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
نویسنده جناب آقای سعید متقی فر
ساعت 23:00 مورخ 99/8/17
مکتب انگلیسی _آمریکایی
اولین سنتی که میخواهیم به آن اشاره کنیم سنت انگلیسی_آمریکایی است
رویکر و دیدگاه تجربی و آزمایشگاهی به در مطالعات دینی به طور واضح و مشخصی در این مکتب دیده میشود
رویکرد تجربی و حتی آزمایشگاهی به دین و نگاه توصیفی در مطالعات دینی، مهمترین ویژگی این سنت است. گالتون(Galton/1921-22) دانشمند انگلیسی، بنیانگذار روانشناسیِ تفاوتهای فردی است و نخستین کسی است که از روش آماریِ همبستگی در این زمینه استفاده کرد. استنلی هال(Hall/1924-44) از بنیانگذاران روانشناسی دین در آمریکا است. وی برای این منظور دانشکده روانشناسی دین در دانشگاه کلارک را تأسیس کرد. جیمز لوبا(Leuba,J.H.) و ادوین استاربوک(Starbuck,E.D.) نیز از شاگردان برجسته هال هستند که بر مطالعه تجربههایی چون ایمانآوری، دعا و حالات عرفانی با کاربرد روشهای پرسشنامه، مصاحبه شخصی، زندگینامههای خودنوشت و دیگر روشهای تجربی که قابل تجزیه و تحلیل، ردهبندی و سنجش آماریاند، تأکید داشتند
مکتب آلمانی
دومین سنتی که میخواهیم به آن اشاره کنیم سنت آلمانی است. در این سنت دین بیشتر در بحث های فلسفی و کار خود را نشان میداد و میتوان به نظریه های فروید که بیشتر یک بی دین بود اشاره کرد
در حالی که در آمریکا، عمدتاً روانشناسان، روانشناسی دین را پیشرفت دادند، در آلمان، این رشته بیشتر زمینه کار و در قلمرو بحث فیلسوفان و عالمان الهیات بود. برای مثال در آثار شلایر ماخر(Schleiermacher/1768-34)، دیدگاه روانشناختی در مقایسه با موضع الهیاتی، در درجه دوم اهمیت داشت. ویلهلم وونت(Wundt,W. /1920-32) ، فروید(Fruied/56-1939) یونگ(Jung) و اریکسون(Ericson,E.) از دانشمندان این سنت هستند
مکتب فرانسوی
در این سنت که سومین سنت در مبحث ما است توجه بسیار زیادی به بیماری های روانی و ارتباط آنها با دین شده است و همواره در این باره بحث های زیادی بوده است
عمده مساعدت دانشمندان فرانسوی در زمینه روانشناسی دین، آثاری است که در حیطه روانشناسی مرضی عرضه کردهاند، اگر چه علاقه به بحث درباره ارتباط بیماری روانی با دینداری، در دو سنت دیگر نیز وجود داشته است، اما در فرانسه، برخی از بزرگترین آسیبشناسان قرن نوزدهم، توجه مستمری به این امر نشان دادهاند. ژان مارتین شارکو(Charcot,J.M./93-25)، تئودور فلورنو(Flournoy,T./1920-54)، ژرژ برژه(Berguer,G./1945-73) و ژان پیاژه(Piajet, J./1980-96) از پیشروان این سنت به شمار میروند.
پس از این دوره با پیدایش مکتب رفتارینگری(دهه 1930 تا 1960) در روانشناسی، عملاً روانشناسی دین در انزوا قرار گرفت و با افول مواجه گردید. زیرا تحقیق در مسائل دینی با روش تنگنظرانه و محدود رفتارینگری به ندرت میسر میشد. اما با از بین رفتن رفتارینگری، دوباره روانشناسی دین مورد توجه جدی روانشناسان و دین پژوهان قرار گرفت و هم اکنون یکی از رشتههای مورد توجه در دانشگاههای روانشناسی دنیا میباشد
مکتب روسیه
این سنت نسبت به باقی سنت ها موفقیت چشمگیری نداشت و خیلی ادامه پیدا نکرد به همین دلیل مطلب زیادی هم راجب این سنت در دسترس نیست
منابع کلی
1.قربانی، نیما، روانشناسی دین: یک رویآورد علمی چند تباری، قبسات، 1377، شماره 8، ص24.
2. برای بررسی و نقد این تعاریف ببینید: جعفری، محمدتقی، فلسفه دین، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ سوم 1386، صص84 تا 105 .
3. آذربایجانی، مسعود، روان شناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387، ص3.
4. آذربایجانی، مسعود، اصل، سیدمهدی، درآمدی بر روانشناسی دین، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت)، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1385، ص5.
5. قربانی، نیما، پیشین، ص25.
6. میرچا الیاده، فرهنگ و دین، برگزیده مقالات دائره المعارف دین، ترجمه هیئت مترجمان زیر نظر بهاءالدین خرمشاهی، تهران، طرحنو، 1384، ص177.
7. آذربایجانی، مسعود، پیشین، ص 5.
8. آذربایجانی، مسعود، اصل، سیدمهدی، پیشین، ص16.
9. آذربایجانی، مسعود، اصل، سیدمهدی، پیشین، ص20.
10. کولینز، جی. آر، وودر، تی. ای، روانشناسی دین و نقش دین در سلامت جسم و روان، ترجمه مجتبی حیدری، معرفت، اسفند1382، شماره 75، ص80.
درباره این سایت